چند سالی است که به‌علت ناکارآمدی و تأخیر در عدم رسیدگی به مشکلات معیشتی، رفاهی، تبعیضها و بی‌مهریهای فراوان از سوی دولتهای بعد از انقلاب به‌ویژه در یک دهه‌ی اخیر، شاهد حرکت‌های اعتراضی مدنی و خشونت‌پرهیز به‌حق معلمان هستیم که به دنبال مطالبات خود به هر بهانه‌ای از همکاران جهت تجمع و تحصن فراخوان می‌دهند که تا کنون با تحمل هزینه‌های گزاف مثل اخراج، زندانی و حتی انواع بی‌حرمتی‌ها، روز به روزدامنه‌ی آن گسترده‌تر و فراگیرتر می‌شود تا جایی‌که سعید مدنی استاد جامعه‌شناسی و پژوهشگر ارشد علوم اجتماعی از آن به‌عنوان یک جنبش نام می‌برد.این در حالی است که مسؤولان ما همواره خود را پرچمدار و مدافع علم و توسعه‌ی دانش و خرد تعریف می‌کنند و با استناد به آیات قرآن و احادیث نبوی، علم‌ورزی و دانش‌اندوزی را پایه و ستون حکومتش قرار داده و آن را به رخ جهانیان می‌کشد.

 متٲسّفانه نمایندگان مجلس هم هنگام انتخابات، برای اخذ رٲی و تکیه بر کرسی‌های بهارستان، التماس‌کنان دستبوس معلمان می‌شوند و به تعریف و تمجید آنان می‌پردازند. بعد از انتخابات نه تنها وعده‌های داده‌شده را فراموش می‌کنند چه بسا به مخالفان سرسخت مطالبات این قشر زحمتکش و کم‌توقع تبدیل می‌شوند.

 یکی از شعارهای رهبران نظام «معلمی شغل انبیاء است» بوده و هست. پس برای تحقق این شعار زیبنده و در خور شأن معلمان، باید در عمل و با حمایتهای همه‌جانبه جامه‌ی عمل بپوشانند. دولت و مجلس تا دیر نشده باید به جای تعریف و تمجید در همایشها، مجالس و سخنرانی‌ها، به امر گفت‌وگوی نتیجه‌بخش و تعامل سازنده اهتمام ورزند. با بررسی راه‌های مسالمت‌آمیز و تصویب مواد قانونی در راستای کاهش دردها و مشکلات معیشتی، رفاهی، رویکرد و راهکاری معقول و اساسی در راستای نیل به خواسته‌های آنان اقدام کنند.

مروری بر برخی از خواسته‌ها و انتطارات به‌حق معلمان:

١) اجرای همسان‌سازی بر اساس قانون مدیریت خدمات کشوری؛

٢) تصویب رتبه‌بندی و مشخص شدن اعتبار آن برای امسال و سال آینده؛

٣) توقف خصوصی‌سازی آموزش و ارائه آموزش رایگان و باکیفیت به تمام دانش‌آموزان؛

٤) رسیدگی به حقوق نیروهای خدماتی مدارس؛

۵) تامین امنیت شغلی نیروهای قراردادی و خرید خدمتی؛

۶) شفاف‌سازی در حساب و کتاب صندوق ذخیره فرهنگیان؛

٧) توجه یکسان به حقوق معلم‌های شاغل و بازنشسته و ساماندهی و اعتباربخشی به بیمه خدمات درمانی و تکمیلی؛

٨) عدم توجه به منزلت و معیشت معلم وجود و نابرابری‌های عدیده در نظام پرداخت‌های مستمر و غیرمستمر است.

٩) افت شاخص‌های کیفی در مدارس دولتی و بی‌توجهی  به نیازهای حیاتی آموزش‌ و پرورش؛ 

١٠) نادیده گرفتن ارتباط انسانی در آموزش‌ و پرورش و عدم در دخالت آنان در انتخاب مدیریت‌ها، تألیف کتاب‌های درسی، برنامه‌ریزی‌های آموزشی و درسی؛ 

١١) اخیراً آزادی همکاران دربند و زندانی.


  اینک با مروری بر مطالباتی که در بالا به آنها اشاره شد از تصمیم‌سازان و دست‌اندركاران می‌پرسیم آیا واقعاً مطالبات فرهنگیان با فرهنگ و دلسوز که سالهای عمر مفید خود را در سخت‌ترین شرایط و با کمترین امکانات صرف خدمت به خودتان و فرزندان دلبندتان کرده‌اند به‌حق نیست؟ آیا آنان هم مانند امثال شما حق ندارند از امکانات و برخورداریهای این كشور برخوردار باشند؟ چرا به این زودی خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفاً زمانی را به یاد بیاورید که بچه‌ای بیش نبودید و چیزی نمی‌دانستید، هر آنچه دارید و اکنون به آن افتخار می‌کنید از نشستن پای درس همان معلمانی است که هم‌اکنون مورد بیمهریهای شما قرار می‌گیرند. نگاهی گذرا به کارنامه‌ی خود بیندازید و اندک محاسبه‌ای در دخل و خرج زندگی و دریافتی‌های آنچنانی خود داشته باشید و آن را با یک فرهنگی بازنشسته مقایسه کنید (که مدام در پی حداقل زندگی دنبال شغل‌های دسته چندم است تا شرمنده‌ی خانواده‌اش نشود) آنگاه می‌دانید چه ظلمی را درحق این ستارگان آسمان علم و عمل و دانش و اخلاق مرتکب شده‌اید.

  در همه‌ی کشورهای توسعه‌یافته به بحث و موضوع آموزش و پرورش توجه و اهتمام ویژه‌ای می‌شود مشکلات آموزش و معلمان در اولویت قرار دارد و در سایه‌ی معلمانی که بی‌دغدغه بودند توانستند نیروهای کارآمد، انسانی و مفید را برای اداره‌ی جامعه پرورش و تربیت کنند و کشورشان را به سامان برسانند.

  در یک آموزش و پرورش پیشرفته و توسعه‌محور، دولت هرگز نسبت به جایگاه رفیع معلم و حقوق اساسی دانش‌آموزان  بی‌تفاوت نبوده و نیست. درک شرایط و الزامات آموزش ‌و پرورش به شکل نوین با نگرشی مثبت‌اندیشانه، تصویب بودجه و اعتبارات لازم و کافی، استفاده از نیروهای کارآمد و حرفه‌ای، توجه به حساسیتهای موجود، تجهیزات و تکنولوژی به روز و مناسب، اهتمام ویژه به معیشت و رفاه فرهنگیان، برخی از شاخصهای آموزش و پرورش در راستای اعتلا و توسعه‌ی کشور است که اگر مورد عنایت واقع شوند بسیاری از مشکلات کنونی رفع خواهند شد.

  پس اگر خواهان آموزش و پرورشی کارا، خلاق، مدیر و مدبر، آینده‌نگر و آینده‌ساز هستید باید اراده و همت جدی، قاطع و دوراندیشانه در بین متولیان امور خصوصاً مجلس و دولت به وجود بیاید تا با استفاده از راهکارهای قانونی ازجمله ظرفیتهای قانون اساسی بتوانند بسیاری از خلٲهای موجود را مرتفع کنند آن‌گاه از فرهنگیان آگاه و فرهیخته (این سرمایه‌های ارزشمند انسانی) انتظار داشته باشند بدون دغدغه و دلمشغولی، به‌جای تحصّن، تجمّع و یا اخراج و زندان خدمت، نوآوری، خلاقیت و در یک کلام اعتلابخشی به آینده‌ی کشورمان را در پیش گیرند.

 دولت نباید با تأخیر، سکوت، بی‌تفاوتی و یا استفاده از زور، تهدید و خشونت درصدد سرکوب و به حاشیه راندن جنبش مدنی معلمان بر آید که کاملاً از راه‌های مسألمت‌جویانه و عاری از خشونت دست به تحصن و اعتراض زده است؛ چرا که این نوع برخوردها ضمن تحقیر و تحریک آنان، آب در هاون کوبیدن است و روز به روز بر شعله‌های آن افزوده می‌شود بلکه باید با سعه‌ی صدر، عقلانیت و درایت، ضمن دعوت از نمایندگان واقعی و حقیقی تشکل‌های صنفی معلمان و شنیدن مطالبات و خواسته‌های آنان در راستای رسیدن به یک تفاهم معقول و منصفانه گام بردارد و هرگز دست به اقداماتی نزند که جنبش مدنی رنگ سیاسی به خود بگیرد و در آینده غیر قابل کنترل شود.